کتاب رمان چشمهای سرگردان برای موبایل در اختیار شما کاربران محترم قرار گرفته است.این کتاب با فرمت جاوا میباشد . که هم اکنون میتوانید این کتاب رمان را در یک فایل زیپ شده از سایت ال ایکس ال دریافت کنید.
کتاب رمان چشمهای سرگردان برای موبایل در اختیار شما کاربران محترم قرار گرفته است.این کتاب با فرمت جاوا میباشد . که هم اکنون میتوانید این کتاب رمان را در یک فایل زیپ شده از سایت ال ایکس ال دریافت کنید.
آیا می دانید تعداد ضربان قلب مرغ مگس خوار هزار بار در دقیقه است . در این کتاب تعداد زیادی آیا می دانید در موضوع های مختلف بیان شده است . هم اکنون میتوانید با فرمت جاوا از سایت ال ایکس ال دریافت نمایید.
در این کتاب زندگینامه ۱۱ هنرمند مثل کیومرث ملک مطیعی که در سال ۱۳۸۹ فوت کرده اند جمع آوری شده است . این کتاب با اف بوک ۱ تهیه شده است. اکنون میتوانید با فرمت جاوا از سایت ال ایکس ال دریافت نمایید.
کتاب پزشکی ماساژ و ماساژدرمانی که مشتمل بر دانستنی های لازم در خصوص ماساژدرمانی و فواید آن میباشد. که هم اکنون شما نیز میتوانید این کتاب پزشکی را با فرمت جاوا از سایت ال ایکس ال دریافت نمایید.
کتاب موبایل از بی نهایت کوچک تا بی نهایت بزرگ که تکاپو های علمی انیشتین و تئوری نسبیت انیشتن او را بیان می کند. که هم اکنون با فرمت جاوا از سایت ال ایکس ال آماده دریافت میباشد.
هیپنوتیزم چیست؟ افراد در جریان هیپنوتیزم در چه شرایطی قرار میگیرند؟ نکات قابل توجه قبل از بیدار کردن و روش هایی برای خواب کردن و هیپنوتیزم در پزشکی و درمان بیماری ناشی از هیپنوتیزم و مطالبی جالب دیگر در مورد هیپنوتیزم را برای شما آماده کرده ایم . که هم اکنون میتوانید از سایت ال ایکس ال دریافت کنید.
دانلود رمان الهه ناز برای موبایل نوشته مریم اولیایی که با فزمت جاوا توسط سایت ال ایکس ال در اختیار شما قرار گرفته است.گوشی از این کتاب : روزها بی توجه بما می گذرند . زمان بخاطر آدمها توقف نمی کند . چه بی رحم اند ثانیه ها! چه قسی القلب اند دقایق ! چه روز شومی بود آن روز که برادرم علی ، خودش را بخاطر عشقش دار زد . آخر چرا؟ فائزه آنقدر برایش ارزش داشت که چهار نفر به پایش بسوزند ؟ او که رفت مادر هم به او پیوست . پدر دیوانه شد و گیسوهم آواره شدیم .خدایا این چه مصیبتی بود که بر سرمان آمد ؟ مگر چه گناهی مرتکب شده بودیم؟ دخترک بی عاطفه با شوهرش خوش است و ما راهی دیاری ناشناخته . معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار ماست . دو دختر زیبا ، تنها ، غریب و شبیه هم . با اتوبوس راهی تهران هستیم . به صورت گیسو نگاه میکنم که کنارم روی صندلی نشسته ، سرش را به پشتی صندلی تکیه داده و چشمان بسته اش با آن مژگان بلند برگشته ، نشان از غمی بزرگ و سنگین دارد . انگار چشمانش را به روی دنیا بسته و نمیخواهد بدبختیهای حال و آینده را ببیند .مژگان بلند برگشته اش به ورق برگشته زندگی ما شبیه است .آری، ورق زندگی ما برگشت . حتما مثل من حسرت آن روزگار خوش و شیرین را میخورد که همه دور هم شاد بودیم و از زندگی لذت میبردیم .آه!خدایا! چقدر گیسو به من شبیه است انگار خودم کنار خودم نشسته ام .فقط لباس وگل سرمون متفاوته .پروردگارا،تو که تا این حد قدرت داری که دو قلوی یکسان می آفرینی ، پس چرا زندگی ما انسانها رو یکسان نکردی ؟ چرا کاری نکردی که ما باز هم با خوشبختی زندگی کنیم ؟ راستی چرا همه یکسان نیستن ؟ می دونم که نمیشد همه مثل هم باشن. اگر همه دکتر و مهندس می شدن دیگه کی تاجر و معلم میشد و کی خیابونا رو تمیز میکرد ، کی نانوا میشد و کی قصاب، نه ، به کار تو نمیشه ایراد گرفت .خدایا شکرت . خودم و خواهرم رو به تو سپردم مثل اینکه گیسو هم میخواد چشماش رو باز کنه و واقعیتها رو بپذیره…
Copyright © 2015 All rights Reserved
تمام حقوق مادی و معنوی و طرح قالب برای "سایت تفریحی و سرگرمی" محفوظ است و هر گونه کپی برداری خلاف قوانین می شود.